۱۴۰۱ بهمن ۱۰, دوشنبه

همایون افتخاریان نیا با تودیع قرار وثیقه آزاد شد


 همایون افتخاریان نیا، تکنسین اتاق عمل بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری، با تودیع قرار وثیقه بطور موقت آزاد شد.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی فارسی، همایون افتخاریان نیا آزاد شد.آزادی این شهروند با تودیع قرار وثیقه  ۶۰۰ میلیون تومانی بطور موقت و تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است.در این گزارش آمده است: “آقای افتخاریان نیا و دو پزشک بازداشتی دیگر، ساعت‌ها و روزهای طولانی بازجویی شدند. بعد از اتمام بازجویی با نور شدید و پخش صدای اذان در سلول آنها را بیخواب می‌کردند.

 

 

بعد از سه چهار روز تعادل روانی آنها بر هم می‌خورد. به آنها به دروغ می‌گفتند پدرشان فوت کرده یا مادرشان خودکشی کرده. بی‌حرمتی، فحاشی و توهین از دیگر رفتارهایی بود که با آنها شد.”

همایون افتخاریان نیا، تکنسین اتاق عمل به همراه یاسر رحمانی راد، پزشک عمومی و بهنام اوحدی، روانپزشک که در روز چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱، از شهرهای تهران و خرم آباد به مهاباد عزیمت کرده بودند، در تاریخ ۱۳ آذرماه، توسط ماموران اداره اطلاعات در این شهر بازداشت شدند.

فرشته منصوری به شش ماه حبس محکوم شد


 فرشته منصوری، شهروند ساکن ایلام، توسط شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر این استان، به تحمل ۶ ماه حبس محکوم شد.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، فرشته منصوری، شهروند ساکن ایلام، توسط دادگاه تجدیدنظر به حبس محکوم شد.براساس این حکم که توسط شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام صادر و به وی ابلاغ شده، خانم منصوری به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

 

فرشته منصوری، پیشتر توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سرابله ایلام از بابت اتهامات “اخلال در نظم و آسایش عمومی، توهین به رهبری و اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی” به ۳ سال و شش ماه حبس محکوم شده بود.

خانم منصوری در تاریخ یکم آبان ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در ایلام بازداشت و نهایتا پس از دو هفته با تودیع قرار وثیقه ۵۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

فرشته منصوری، اهل ایلام، سرپرست خانواده و مادر یک فرزند کم سن و سال است.

۱۴۰۱ بهمن ۸, شنبه

عفو بین‌الملل خواهان لغو حکم اعدام در پرونده سه معترض بازداشت‌شده در ایران شد


 عرشیا تک‌دستان (تصویر چپ)، مهدی محمدی‌فرد (تصویر راست) و جواد روحی (تصویر وسط)

سازمان عفو بین‌الملل روز جمعه هفتم بهمن با صدور اطلاعیه‌ای از مقامات جمهوری اسلامی خواست که احکام «ناعادلانه» اعدام علیه سه نفر از معترضان جوان را که تحت شکنجه‌های شدیدی چون «شوک الکتریکی و شلاق» قرار گرفته‌اند لغو کند.

این نهاد مدافع حقوق بشر می‌گوید که مطلع شده نیروهای سپاه پاسداران به یکی از این سه نفر «تجاوز کرده و او را تحت شکنجه‌های جنسی قرار داده‌اند».

همچنین بر پایه گزارش این نهاد، نیروهای سپاه یکی دیگر از سه معترض یاد شده را با «قرار دادن یخ بر روی بیضه‌هایش به مدت دو روز شکنجه کرده‌اند».

عفو بین‌الملل این سه معترض محکوم به اعدام را عرشیا تک‌دستان ۱۸ ساله، مهدی محمدی‌فرد ۱۹ ساله، و جواد روحی ۳۱ ساله معرفی کرده است. آن‌ها به اتهام‌های انتسابی چون «محاربه» و «فساد فی‌ الارض»، هر کدام به دو بار اعدام محکوم شده‌اند.

دادگاه مدعی شده که این مردان جوان در اعتراضات نوشهر در اقداماتی چون «احراق و تخریب اموال»، رقص، سر دادن شعار و انداختن روسری‌های زنان در آتش دست داشته‌اند.

در این میان، جواد روحی به اتهام «ارتداد از طریق آتش زدن قرآن کریم و توهین به مقدسات» به سه بار اعدام محکوم شده است. عفو بین‌الملل تاکید دارد که اقرار آقای روحی علیه خود تحت شکنجه اخذ شده است.

۱۴۰۱ بهمن ۵, چهارشنبه

بازداشت یک شهروند بلوچ توسط نیروهای لباس شخصی در زاهدان


 

۳ بهمن ماه ۱۴۰۱، یک شهروند بلوچ توسط نیروهای لباس شخصی در زاهدان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

هویت این شهروند بلوچ «امید مالکی (براهویی)» اهل زاهدان احراز شده است.

به گفته یک منبع مطلع:« امید روز گذشته توسط ماموران لباس شخصی بازداشت شد و تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت او در دسترسنیست».

بنا به گفته شهروندان زاهدانی به گزارشگر حال وش، طی روزهای اخیر تعداد زیادی از جوانان بلوچ در مناطق مختلف شهر زاهدانتوسط نیروهای نظامی و لباس شخصی با خشونت تمام بازداشت شده اند که تا لحظه تنظیم گزارش هیچ اطلاعی از وضعیت شان دردسرس نیست.

قابل ذکر است بدنبال اعتراضات اخیر در سیستان و بلوچستان تعداد زیادی از شهروندان و از جمله کودکان زیر ۱۸سال بدون دلیل و برخلاف روال قانونی بازداشت شده اند که از سرنوشت بسیاری اطلاعی در دست نیست.

مهدی شریف و محمدرضا ظفر با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند


 مهدی شریف و محمدرضا ظفر، دو شهروند بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری در گرگان، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی شریف و محمدرضا ظفر آزاد شدند.

آزادی این دو شهروند، با تودیع قرار وثیقه بطور موقت و تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است.

مهدی شریف و محمدرضا ظفر در تاریخ های ۳۰ و ۳۱ شهریور ماه، در جریان اعتراضات سراسری در گرگان بازداشت شده بودند.

۱۴۰۱ بهمن ۴, سه‌شنبه

جمشید اشرفی به هفت ماه حبس محکوم شد


 جمشید اشرفی، شهروند اهل زنجان، توسط شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان زنجان به هفت ماه حبس محکوم شد. شش ماه از حکم حبس صادره به مدت سه سال به حالت تعلیق در آمده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمشید اشرفی، شهروند اهل زنجان، به حبس محکوم شد.

بر اساس حکمی که اخیرا توسط شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان زنجان صادر و به آقای اشرفی ابلاغ شده، وی از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به هفت ماه حبس محکوم شده است. شش ماه از حکم حبس صادره به مدت سه سال به حالت تعلیق در آمده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند به هرانا گفت: “پیشتر دادگاه بدوی، برای او حکم برائت صادر کرد. با اینحال در پی اعتراض دادستان شهر زنجان نسبت به حکم صادره، آقای اشرفی در مرحله تجدیدنظر به حبس محکوم شد.”

جلسه بدوی رسیدگی به اتهامات این شهروند، در تاریخ دوازدهم آذرماه ۱۴۰۱، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب زنجان به ریاست قاضی حیدری برگزار شده بود.

اواسط آبان ماه امسال، جمشید اشرفی به همراه همسرش مریم حیدری، به دادسرای زنجان احضار و پس از تفهیم اتهام با تودیع قرار کفالت آزاد شدند.

 

اجرای حکم حبس سهیلا مطاعی از بازداشت شدگان مقاومت مردمی دهگلان


 سهیلا مطاعی، اهل دهگلان که در جریان خیزش مردمی اخیر دو بار بازداشت شده بود؛ جهت اجرای حکم حبس به زندان سنندج منتقل شد.


بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، سهیلا مطاعی که تا زمان اجرای حکم در بازداشت به سر می‌برد، توسط دادگاه انقلاب دهگلان در جلسه‌ای چند دقیقه‌ای و غیرحضوری به حبس محکوم شده بود.

وی از بابت اتهامات اخلال در نظم عمومی به ١٨ ماه حبس، فعالیت تبلیغی علیه نظام، به ١۵ ماه حبس، تشویش اذهان عمومی، به ١٣ ماه حبس، تمرد علیه ماموران، به ۵ ماه حبس و تبلیغ به نفع احزاب و گروهک‌های معاند نظام، به ٩ ماه حبس محکوم شده بود.

طبق رای صادره از سوی دادگاه انقلاب دهگلان و با استناد به قانون تجمیع احکام، حکم اشد یعنی ۱۸ ماه حبس این فعال زن لازم‌الاجرا است.

سهیلا مطاعی در حالی که ٢۵ مهر ١٤٠١، با تودیع قرار وثیقه ۴٠٠ میلیون تومانی موقتاً آزاد شده بود؛ بار دیگر در ٢١ آبان بازداشت شد و تا زمان اجرای حکم در بازداشتگاه به سر برد.

۱۴۰۱ دی ۲۵, یکشنبه

بازداشت یک شهروند ۲۲ساله بلوچ توسط نیروهای یگان ویژه در کرج


 یک شهروند ۲۲ ساله بلوچ در روز  ۳ آبان ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای یگان ویژه در کرج بازداشت و همچنان تحت شکنجه در زندان قزلحصار بسر میبرد.

هویت این شهروند بلوچ «ابوب جمال (جمالزهی)» متولد ۱۳۷۹ فرزند کمال اهل و ساکن نهبندان احراز شده است.

به گفته یک منبع مطلع:« ایوب که از مدت پو سال پیش برای کارگری به کرج رفته بود در بحبوحه اعتراضات ۳ آبان نوسط نیروهای یگانویژه بازداشت و بشدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته بطوری که دنده ها و گوشش شکسته شده و به کارهای نکرده تحت شکنجه اعترافاجباری علیه خودش کرده و اوراقی را بالاجبار ماموران امنیتی امضا کرده است».

منبع افرود:« در همین مدت بازداشت در زندان قزلحصار در اعتراض به شکنجه و عدم رسیدگی به پرونده اش دست به اعتصاب غذا کردهکه توسط ماموران زندان به سلول تنفرادی منتقل و مورد ضرب و ستم قرار گرفته است، ایوب هم اکنون در رندان قزلحصار در بلاتکلیفیبسر میبرد.

منبع ادامه داد«اتهامات وارد شده به ایوب جمال«خرید و فروش مواد آتش زا، درگیری با ماموران نیروی انتظامی، تخریب اموال عمومی،و اقدام علیه امنیت ملی عنوان شده که وی بشدت این اتهامات را رد کرده و گفت که نیروهای امنیتی قصد دارند او را به گروه داعش نسبتبدهند».

قابل ذکر است بدنبال اعتراضات اخیر در سیستان و بلوچستان تعداد زیادی از شهروندان و از جمله کودکان زیر ۱۸سال بدون دلیل و برخلاف روال قانونی بازداشت شده اند که از سرنوشت بسیاری اطلاعی در دست نیست.

صلاح موسوی‌ راد توسط نیروهای امنیتی در مهاباد بازداشت شد


 صلاح موسوی‌ راد، شهروند اهل مهاباد امروز شنبه ۲۴ دی‌ ماه، توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، امروز شنبه ۲۴ دی‌ ۱۴۰۱، یک شهروند توسط نیروهای امنیتی در خیابان “منبع” مهاباد بازداشت شد.

در این گزارش، هویت وی “صلاح موسوی‌ راد و اهل مهاباد” عنوان شده است.

تا لحظه تنظیم این خبر، از محل نگهداری و آخرین وضعیت این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

حمله‌ی نیروهای امنیتی به دانشگاه؛ حکایتی بی‌پایان در ایران/ معین خزائلی


 شامگاه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ شماری از نیروهای امنیتی لباس‌شخصی وارد دانشگاه صنعتی شریف در تهران شدند و به دانشجویان حمله کردند و علاوه بر ضرب‌وشتمِ شماری از آن‌ها تعدادی را نیز بازداشت می‌کنند.

بنا بر گزارش‌ها، به ویژه اخبار منتشرشده از سوی کانال تلگرامی انجمن اسلامی دانشگاه شریف مأموران امنیتی اقدام به تیراندازی به سوی دانشجویان با استفاده از گلوله‌های ساچمه‌ای و پینت‌بال می‌کنند. تصاویر منتشرشده نشان می‌دهند شماری از دانشجویان برای فرار از دست مأموران به پارکینگ دانشگاه شریف پناه می‌برند، اما مأموران لباس‌شخصی با تعقیب دانشجویان آن‌ها را در پارکینگ گیر می‌اندازند و به سویشان تیراندازی (با گلوله پینت‌بال) می‌کنند.

این روایت کوتاهی از آخرین مورد حمله‌ی نیروهای امنیتی در ایران به دانشجویان و دانشگاه است. مأموران انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی پیش از آن نیز دست‌کم دو بار در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ و ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران حمله کردند و پس از ضرب‌وشتم شدید دانشجویان شماری از آن‌ها را با خود بردند.

نکته‌ی قابل‌توجه این است که در پایانِ هیچ‌یک از این سه حمله هیچ فرد یا نهادی به دلیل ورود مأموران امنیتی و انتظامی به دانشگاه‌ها و زیرمجموعه‌های آن و ضرب‌وشتم دانشجویان و تخریب اموال آن‌ها مسئول شناخته نشد؛ حتی در دادگاهی که بعدتر برای پرونده‌ی حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ تشکیل شد نیز تمامی فرماندهان وقت پلیس تبرئه شدند و تنها یک سرباز با نام اروج‌علی ببرزاده به اتهام سرقت یک دستگاه ریش‌تراش محکوم شد. ببرزاده بعدتر در پلیس ارتقای درجه یافت و در سال ۱۳۹۷ با درجه‌ی سرهنگ تمامی فرماندهی کلانتری ۱۵۷ مسعودیه‌ی تهران را عهده‌دار شد.

اگرچه دست‌کم دو حمله (خرداد ۱۳۸۸ و مهر ۱۴۰۱) از این سه حمله‌ی مأموران امنیتی و انتظامی به دانشجویان در داخل دانشگاه‌ها و زیرمجموعه‌های آن پس از تصویب ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و زیرمجموعه‌های آن در مرداد ۱۳۷۹ رخ داد، اما وجود این قانون سبب شده پس از هر حمله‌ای صرفاً به ممنوعیت حمله به دانشگاه‌ها توسط مأموران امنیتی و انتظامی اشاره شود و در عمل اقدامی برای استفاده از این قانون در جهت پاسخ‌گوکردن عاملان صورت نگیرد. حال سوال این‌جاست که چرا با وجود قانون ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها در ایران هم‌چنان حمله‌ی نیروهای امنیتی و انتظامی به دانشجویان در دانشگاه‌ها را شاهدیم؟

ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه؛ قانونی بدون ضمانت اجرا

تصویب ماده‌واحده‌ی ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در مرداد ۱۳۷۹ در واقع واکنشی به حمله‌ی نیروهای امنیتی لباس‌شخصی و پلیس به کوی دانشگاه تهران یک سال پیش از آن بود؛ به ویژه این‌که تا پیش از تصویب این ماده‌واحده هیچ قانونی در این زمینه وجود نداشت و ورود نیروهای مسلح به محیط دانشگاه‌ها و مجموعه‌های تحت‌نظر آن‌ها ممنوع نبود. در حقیقت می‌توان گفت همین خلاء قانونی بود که دست قوه‌ی قضاییه را برای تبرئه‌ی تمامی فرماندهان نیروی انتظامی که در حمله به کوی دانشگاه نقش داشتند، باز گذاشت؛ البته که همین فرماندهان باید از بابت اعمال خشونت بی‌حدوحصر مأموران تحت فرمانشان نسبت به دانشجویان و تخریب اموال دانشجویان و دانشگاه مجرم شناخته می‌شدند و در نتیجه تبرئه‌ی کامل آن‌ها (علی‌رغم خلاء قانونی درباره‌ی ورود نیروهای مسلح به دانشگاه و مجموعه‌های آن) از سوی نظام قضایی نه قانونی بود و نه عادلانه.

بنا بر ماده‌واحده‌ی ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی ورود اعضای نیروهای مسلح، اعم از پلیس، سپاه، بسیج و مأموران وزارت اطلاعات برای انجام عملیات امنیتی و انتظامی، از جلمه دستگیری و بازداشت ممنوع است. این ماده‌واحده از آن‌جا که تأکیدی روی قید «مسلح»بودن نیروها ندارد، دایره‌ی شمول گسترده‌ای دارد و حتی مأموران غیرمسلح نهادهای اطلاعاتی و امنیتی را برای انجام کار اطلاعاتی و امنیتی از ورود به دانشگاه‌ها و مکان‌ها و ساختمان‌های زیرمجموعه‌ی آن منع کرده است.

در عین حال این ماده‌واحده یک تبصره نیز دارد که به معنی واقعی تبصره‌ای بر اصل خود است. بنا بر این تبصره ورود نیروهای مسلح به داخل دانشگاه‌ها و زیرمجموعه‌های آن‌ها در صورت درخواست رئیس دانشگاه از نیروهای مسلح و موافقت وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مجاز است و در غیر این صورت هرگونه ورود بدون مجوز نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها ممنوع است.

اگرچه به نظر می‌رسد تبصره‌ی مورد نظر برای حفظ امنیت محیط‌های دانشگاهی در موارد ضروری (مثلاً وقوع درگیری مسلحانه یا حمله‌ی تروریستی) تدوین شده، اما در عمل این تبصره در مقابل ماده‌واحده‌ی اصلی قرار گرفته و به نوعی آن را از اساس بی‌اثر کرده است؛ به ویژه این‌که بر خلاف دیگر کشورها که رؤسای دانشگاه‌ها عموماً توسط هیات امنای دانشگاه که افرادی با هویت علمی و آکادمیکند، انتخاب می‌شوند، در ایران اما رؤسای دانشگاه‌ها مستقیماً از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انتخاب می‌شوند و در واقع خود منصوب حاکمیتند، نه منصوب دانشگاه.

این موضوع به ویژه آن‌جایی مشکل‌ساز می‌شود که رؤسای دانشگاه‌ها در ایران با روی‌کارآمدن دولت‌ها تعویض می‌شوند و مسلماً رؤسای منصوبِ وزرای نزدیک به محافل امنیتی به راحتی مجوز ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها را صادر می‌کنند؛ مسئله‌ای که احتمالاً از سوی مجلس اصلاح‌طلب ششم در هنگام تصویب این ماده‌واحده به صورت آگاهانه و عامدانه نادیده گرفته شد.

نمونه‌ی روشن این موضوع در عمل در خرداد ۱۳۸۸ نمود یافت؛ زمانی که نیروهای یگان ویژه‌ی پلیس تهران به همراه شماری از نیروهای لباس‌شخصی تنها سه روز پس از آغاز اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آن سال مجدداً پس از ده سال به کوی دانشگاه تهران حمله کردند. در فیلمی که بعدتر در اسفند همان سال منتشر شد، نیروهای یگان ویژه‌ی پلیس به وضوح با خشونت بی‌حدوحصری دانشجویان را مورد ضرب‌وشتم شدید قرار می‌دهند.

در همین زمینه شواهد نشان می‌دهد نیروهای گارد ویژه‌ی پلیس تهران با هماهنگی و مجوز فرهاد رهبر، رئیس وقت دانشگاه تهران وارد کوی دانشگاه شده‌اند. این موضوع بعدتر از سوی محسن کوهکن، نماینده‌ی وقت مجلس شورای اسلامی و سخن‌گوی هیات رئیسه‌ی آن نیز تأیید شد. این مسئله البته که از طرف فرهاد رهبر تکذیب شد، اما عدم تشکیل پرونده‌ی قضایی برای فرماندهان وقت پلیس تهران، به ویژه عزیزالله رجب‌زاده، فرمانده‌ی وقت پلیس در تهران و هم‌چنین فرمانده‌ی یگان ویژه‌ی پلیس در تهران نشان می‌دهد که دست‌کم از سوی قوه‌ی قضاییه هیچ تخلف قانونی‌ای رخ نداده و پلیس برای ورود به دانشگاه مجوز لازم را در اختیار داشته است.

تناقض میان ماده‌واحده و تبصره‌اش اما همین‌جا پایان نمی‌پذیرد. اعطای صدور مجوز ورود نیروهای مسلح به رؤسای دانشگاه‌ها و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در حالی است که تنها مجوز ورود این نیروها منوط به قدرت و اختیار آن‌ها شده و رؤسای دانشگاه‌ها و وزیر علوم هیچ قدرت و اختیاری دیگری در کنترل نحوه‌ی عملکرد آن‌ها ندارند و این نیروها به هیچ‌وجه تحت فرمان رئیس دانشگاه یا وزیر علوم نیستند و مستقیماً از فرماندهان نظامی خود دستور می‌گیرند. روشن است که اعطای اختیار تصمیم‌گیری درباره‌ی ورود یا عدم ورود نیروهای مسلح به رؤسای دانشگاه در چنین شرایطی نه عقلانی است و نه با معیارهای قانونی مسئولیت حقوقی هم‌خوانی دارد.

از سوی دیگر اساساً روشن نیست مسئولیت عملکرد غیرقانونی نیروهای مسلح در دانشگاه زمانی که با مجوز رئیس دانشگاه وارد می‌شوند با کیست؛ رئیس دانشگاه یا فرماندهان نیروهای امنیتی؟ به عنوان نمونه اگر نیروهای پلیس با مجوز وارد دانشگاه یا خوابگاه دانشجویی شوند و به صورت غیرقانونی اقدام به تخریب اموال دانشجویان کنند، مسئولیت حقوقی این تخریب با کدام نهاد است؟ روشن است که از منظر قانونی در تئوری این مسئولیت منتسب به فرماندهان پلیس است، اما در عمل آیا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مقام نهاد قدرت کافی برای پاسخ‌گوکردن نهاد امنیتی را دارد؟

تناقض‌های موجود در ماده‌واحده‌ی ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و به ویژه وقوع دست‌کم دو حمله‌ی خشونت‌بار پس از اجرایی‌شدن این قانون (خرداد ۱۳۸۸ و مهر ۱۴۰۱) نشان می‌دهد قانون فعلی ظرفیت و توان حفاظت از دانشجویان و دانشگاه‌ها در برابر حمله‌ی نیروهای امنیتی و انتظامی را ندارد.

عدم پیش‌بینی مسئولیت متخلفان در صورت نقض قانون، عدم تناسب ماده‌واحده با تبصره‌ی خود و به ویژه ناتوانی و انفعال وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پاسخ‌گوکردن نهادهای امنیتی و انتظامی در برابر عملکردشان، صورت صدور مجوز ورود آن‌ها به دانشگاه و هم‌چنین عدم پذیرش مسئولیت از سوی نهادهای درگیر (دانشگاه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و نهاد امنیتی‌-‌انتظامی) در موارد مشابه پیشین بیان‌گر این واقعیت است که تصویب این ماده در مجلس ششم سال ۱۳۷۹ در ایران احتمالاً صرفاً واکنشی به مطالبه‌ی جنبش دانشجویی وقت از اصلاح‌طلبان بوده است.

روشن است که تناقضات فراوان این قانون در متن خود چیری از مسئولیت نهادهای امنیتی و انتظامی در برابر نقض آن و هم‌چنین مسئولیت رؤسای دانشگاه‌ها و وزارت علوم کم نمی‌کند. در عین حال این یک واقعیت است که ماده‌واحده‌ی ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی از جمله خیل عظیم قوانین مصوب در ایران برای اجرا نشدن است.

۱۴۰۱ دی ۲۴, شنبه

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی سعید اله‌وردی در زندان عادل آباد شیراز


 سعید اله وردی، شهروند اهل شیراز علیرغم گذشت حدود دو ماه از زمان دستگیری، کماکان در زندان عادل آباد این شهر در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد. آقای اله وردی، در تاریخ ۲۵ آبان در جریان اعتراضات سراسری در شیراز بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱، سعید اله وردی علیرغم گذشت ۵۹ روز از زمان دستگیری، کماکان در زندان عادل آباد شیراز در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

سمانه اله وردی خواهر این شهروند در رابطه با وضعیت وی اعلام کرد: “بردارم سعید چهار هفته پس از دستگیری طی تماسی کوتاهی محل نگهداری خود در زندان عادل آباد شیراز را به ما اعلام کرده و درخواست کرد به ملاقاتش برویم. ما پس از دیدار با او متوجه شدیم در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. وی هم اکنون نیز در شرایط روحی بسیار نامناسبی در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.”

به گفته وی “دادگاه جهت آزادی موقت سعید الله وردی وثیقه دو میلیاردی تعیین کرده و خانواده آنها توانایی تامین آن را ندارند. همچنین قرار است در تاریخ ۲۷ دی ماه جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات آقای اله وردی برگزار شود.”

سعید اله‌وردی ۱۸ ساله، مورخ ۲۵ آبان ماه در جریان اعتراضات سراسری در شیراز بازداشت و سپس به زندان عادل آباد این شهر منتقل شد.

دانشگاه زنده است/ شهریار شمس


 این یادداشت را با نقل‌ قولی از سوفی شول، دانشجویی که جلوی هیتلر ایستاد و اعدام شد، شروع می‌کنیم: «نمی‌توانم بفهمم چطور برخی از مردم دائماً جان دیگران را به خطر می‌اندازند. من هرگز نمی‌فهمم و فکر می‌کنم وحشتناک است. به من نگو که به ‌خاطر سرزمین پدری‌ست.»

در سراسر تاریخ همواره دانشجویان دنبال دلیل و فهم بهتر مسائل بوده‌اند؛ یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌هایی که موجب استبدادستیزی و عدم اطاعتِ بدون منطق از مستبد می‌شود، همین «به دنبال دلیل‌بودن» است. با این بهانه‌ مستبدان در طول تاریخ همواره در تلاش برای سرکوب دانشجویان و جنبش‌های دانشجویی بوده‌اند و بر فاصله‌انداختن و ایجاد اختلاف میانِ دانشجویان و جامعه تأکید داشته‌اند؛ طوری که وقتی در دولتی مستبد به دانشگاه می‌روید، همواره با کلیدواژه‌ی «دانشگاه فقط محلی برای تحصیل است» مواجه می‌شوید و با استفاده از این کلیدواژه بازوهای سرکوب استبداد از هرگونه فعالیتِ اجتماعی که در جهت استبدادستیزی یا خلاف جهت فکری مستبد باشد، جلوگیری می‌کنند و زیر سایه‌ی این سرکوب دائم با ابزار پروپاگاندای خود به جامعه القا می‌کنند که «دانشگاه و جنبش‌های دانشجویی مُرده است»؛ اما مگر می‌شود دانشگاه یا جنبش دانشجویی را کُشت؟ مگر می‌شود با ابزار سرکوب جلوی سرکوب‌ستیزی و آزادی‌خواهی را گرفت؟ شاید با هر سرکوب بتوانند تعدادی از دانشجویان را مقطعی ساکت کنند؛ اصلاً خاصیت سرکوب همین است، اما این سکوت موقتی مُردن این جنبش نیست؛ برعکس تعداد بیش‌تری از دانشجویان دنبال مسبب این سرکوب می‌گردند و زمانی که می‌فهمند سرکوب‌ها بر خلافِ ادعاهای مستبد به‌ خاطر نفع سرزمین پدری یا مردمشان نیست و تنها برای استبداد دولت و سیستم مستبد است، مصمم‌تر به این جنبش می‌پیوندند و آن را گسترده‌تر و زنده‌تر از قبل می‌کنند.

این فرآیند در تاریخ تک‌تکِ مستبدها، از مهربان‌ترین دیکتاتورها(!) تا خون‌خوار‌ترین دولت‌های توتالیتر، اجتناب‌ناپذیر بوده و همواره دانشگاه و قشر دانشجو یکی از تأثیرگذارترین عوامل نابودی این دولت‌ها بوده‌؛ در واقع دولت‌های مستبد همواره قصدِ حذف فردیت و هویت مردمند و در نتیجه‌ی آن تمایل دارند به تصمیم‌گیری برای تک‌تک ارکان‌ زندگی آنان و جایگاه دانشجو که همواره دنبال یافتن چرایی و خواهان آزادی‌های مختلف است، در این‌جا اهمیت پیدا می‌کند. دانشجو با مبارزه برای آزادی خویش و نافرمانی در مقابل دستوراتی که با منطق او سازگار نیست، به جامعه اثبات می‌کند که برای آزادی باید مبارزه کرد و در برابر استبداد می‌توان ایستاد. به همین جهت است که دولت‌های توتالیتر یا مستبدی مانند دولت کنونی ایران ابتدا برای دانشجویان مبارز هزینه‌های سنگینی می‌تراشند و سپس سعی در ایجاد فاصله میان دانشگاه و خیابان یا بهتر بگوییم، دانشجو و جامعه  دارند و همواره به جامعه دروغ‌هایی از قبیل «دانشگاه مُرده است» یا «دانشجو هیچ ربطی به مردم ندارد» می‌گویند؛ اما نه‌تنها دانشگاه نمُرده و نمی‌میرد، بلکه دانشجوی واقعی جزوی از جامعه و همواره همراه بخش استبدادستیز آن است. دانشجو در ۸۵ هم‌گام با مردم به مطالبه‌گری پرداخت، در ۹۶ در کنار مردم اعتراض کرد و در ۹۸ همراه با مردم سرکوب شد و در ۱۴۰۱ شانه‌به‌شانه‌ی مردم دوباره برخواست و به ‌استمرارِ آزادی‌خواهی و حق‌طلبی کمک کرد. شاید بتوانند دانشجویان را با ابزارهایی مانند ممنوعیت تحصیلی یا حبس سرکوب کنند و برای مدت کوتاهی ساکتشان کنند، اما نمی‌توانند دانشگاه را بُکشند و ما نیز مانند گروه دانشجویی «رز سفید» که در برابر دولت توتالیتر آلمان نازی، ایستادگی می‌کرد، به شما می‌گوییم «ما را نمی‌توانید ساکت کنید.»

۱۴۰۱ دی ۲۳, جمعه

نبیل موفقی، شهروند بهائی در گنبدکاووس بازداشت شد


 پنجشنبه ۲۲ دی ماه، نبیل موفقی، شهروند بهائی ساکن ساری توسط ماموران امنیتی در شهرستان گنبدکاووس بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران ضمن تفتیش محل سکونت یکی از اقوام وی، برخی از لوازم شخصی و دیجیتال او را ضبط کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱، نبیل موفقی، شهروند بهائی توسط نیروهای امنیتی در شهرستان گنبدکاووس بازداشت شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “بازداشت آقای موفقی در منزل یکی از بستگان او در شهرستان گنبدکاووس توسط نیروهای امنیتی با در دست داشتن حکم جلب صورت گرفته است. ماموران ضمن تفتیش منزل اقوام نبیل موفقی، برخی لوازم شخصی از جمله تلفن همراه و لپ تاپ وی را ضبط کردند.”

نبیل موفقی، ۲۴ ساله و ساکن شهرستان ساری است.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند بهائی اطلاعی حاصل نشده است.

 

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

۱۴۰۱ دی ۲۲, پنجشنبه

بازداشت یک نوجوان بلوچ توسط نیروهای نظامی در چابهار


 نیروهای نظامی یک نوجوان بلوچ را در شهرستان چابهار بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز جمعه ۱۶ دی ماه ۱۴۰۱، یک‌ نوجوان بلوچ توسط نیروهای نظامی در چابهار بازداشت شده است.

هویت این نوجوان بلوچ، «بنیامین رخشانی» ۱۵ ساله اهل و ساکن زاهدان عنوان شده است.

گفته می‌شود، بنامین برای دیدار بستگانش به چابهار رفته بوده که توسط نیروهای نظامی بازداشت شده است.

تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی از وضعیت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این نوجوان بلوچ در دسترس نیست.

لازم به ذکر است پس از تجمعات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ‌ نسبت به تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به کودک دختر “ماهو بلوچ” در زاهدان، بیش از صدها معترض بلوچ با گلوله‌های جنگی در جمعه خونین زاهدان و خاش کشته و بالغ بر ۴۰۰ نفر مجروح شده‌اند. همچنین از زمان آغاز اعتراضات تاکنون، صدها شهروند بلوچ بازداشت شده‌اند.

۱۴۰۱ دی ۲۱, چهارشنبه

طرح اتهام محاربه برای پوریا جواهری، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری




 ئیس کل دادگستری استان کردستان از طرح اتهام محاربه علیه پوریا جواهری شهروند ساکن کامیاران خبر داد. اتهامی که می تواند به صدور حکم اعدام برای وی منتهی شود. این شهروند در تاریخ ۸ آذرماه در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از میزان، رئیس کل دادگستری استان کردستان از طرح اتهام محاربه علیه پوریا جواهری شهروند ساکن کامیاران خبر داد.

براساس این گزارش، آقای جواهری متهم است “که در تاریخ ۲۴ آبان ماه سال جاری در جریان اعتراضات سراسری در کامیاران با اسلحه ساچمه‌ای به سمت مامورین انتظامی، شلیک کرده است”.

رئیس کل دادگستری استان کردستان طی اظهاراتی مدعی شد که “پوریا جواهری ضمن حضور در شعبه بازپرسی، به شلیک به سمت مامورین اقرار و اذعان کرده که اسلحه را از فرد دیگری دریافت کرده که آن فرد نیز با دستور قضایی بازداشت شده است”.

به گفته حسینی “پرونده این شهروند در دادگستری شهرستان کامیاران در حال رسیدگی است و هنوز پرونده به دادگاه ارسال نشده است”.

در این گزارش آمده است، آقای جواهری “با دستور قضایی” در تاریخ ۸ آذرماه بازداشت شده است.

طی چندماه اخیر، برخی از شهروندان در ارتباط با اعتراضات سراسری با اتهاماتی از قبیل محاربه و یا افساد فی الارض مواجه شده اند؛ اتهاماتی که صدور حکم اعدام را برای برخی از آنها در پی داشته و یا می تواند به صدور این حکم منتهی شود.

 

گروگان گیری یک جوان ٢١ ساله توسط نیروهای سرکوبگر حکومتی در پیرانشهر


 نیروهای حکومتی مستقر در پیرانشهر پس از هجوم پر تعداد و خشن به منزل فردین نبی و متعاقب عدم حضور وی در منزل، برادر کوچکتر این فعال مدنی، با هویت فریدون نبی را ضمن ضرب‌ و شتم وحشیانه به گروگان گرفته و با خود برده‌اند.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز شنبه ٧ آبان‌ماه (٢٩ اکتبر ٢٠٢٢) نیروهای سرکوب‌گر حکومتی، فریدون نبی، ٢١ ساله را در ازای دست یابی به فردین نبی برادر بزرگتر وی گروگان گرفته‌اند.

به گفته منابع مطلع هه‌نگاو، این نیروها صراحتاً خود این موضوع را گروگان گیری اعلام نموده و خانواده را تهدید کرده‌اند که در صورت عدم تحویل فردین نبی، فرزند دیگر با سرنوشت نامعلومی روبرو خواهد بود.

در این راستا، وسایل شخصی سایر اعضای خانواده از جمله تلفن‌های همراه والدین و خواهران فریدون نبی و تلفن همراه همسر فردین نبی از سوی نیروهای سرکوب مورد ربایش قرار گرفته و هیچ مقام و مسئول امنیتی/ قضایی نیز در این خصوص پاسخگو نیست.

با وجود پیگیری‌های مکرر این خانواده برای کسب اطلاع از وضعیت فرزندشان هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده است.

برابر برخی گزارشات، فریدون نبی پس از چند ماه نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات پیرانشهر بە زندان نقدە منتقل کردەاند.

گروگان گیری شهروندان توسط نیروهای حکومتی یک عمل مجرمانه است که در اسناد بین‌المللی نظیر سند تاسیس دیوان کیفری بین‌المللی مورد جرم‌انگاری قرار گرفته است.

۱۴۰۱ دی ۱۹, دوشنبه

دو دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی تهران اخراج شدند


 دستکم دو دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران، توسط کمیته‌ انضباطی این دانشگاه اخراج شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شورای صنفی دانشجویان کشور، دستکم دو تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران اخراج شدند.

براساس این گزارش، این دانشجویان توسط کمیته انضباطی حکم اخراج، ترک و یا تبعید از دانشگاه دریافت کرده اند.

در این گزارش آمده است، برای تعداد دیگری از دانشجویان این دانشگاه حکم قطعی یک ترم تعلیق بدون احتساب در سنوات، دو ترم تعلیق بدون احتساب در سنوات و همچنین یک و دو ترم تعلیق با احتساب در سنوات صادر شده است.

تا لحظه تنظیم این گزارش از هویت این دانشجویان اطلاعی حاصل نشده است.

 

بازداشت یک جوان بلوچ توسط اطلاعات سپاه در زاهدان


 نیروهای اداره اطلاعات سپاه یک جوان بلوچ را در زاهدان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز سه شنبه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۱، یک جوان بلوچ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شده است.

هویت این جوان بلوچ، «بهزاد گرگیج» ۲۱ ساله فرزند عبدالکریم اهل و ساکن زاهدان احراز شده است.

گفته می‌شود، بهزاد برای خرید وسایل از خانه خارج شده که در خیابان توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

طبق این گزارش، از وضعیت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این جوان بلوچ تا لحظه تنظیم خبر اطلاعاتی در دسترس نیست.

لازم به ذکر است پس از تجمعات مسالمت آمیز شهروندان بلوچ‌ نسبت به تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به کودک دختر “ماهو بلوچ” در زاهدان، بیش از صدها معترض بلوچ با گلوله‌های جنگی در جمعه خونین زاهدان و خاش کشته و بالغ بر ۴۰۰ نفر مجروح شده‌اند. همچنین از زمان آغاز اعتراضات تاکنون، صدها شهروند بلوچ بازداشت شده‌اند.

۱۴۰۱ دی ۱۸, یکشنبه

سرنوشت نامعلوم روژان کاظمی جوان ۱۸ ساله ربوده شده


 نیروهای حکومتی مستقر در شهر بوکان، یک جوان ۱۸ ساله به نام روژان کاظمی را شبانه ربوده و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند. سرنوشت این جوان با گذشت سه هفته نامشخص است.بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ٢٩ آذر ١٤٠١ (٢٠ دسامبر ٢٠٢٣) روژان کاظمی، شهروند زیر ١٨ سال اهل بوکان توسط نیروهای حکومتی ربوده شد.

 

به گفته شاهدان عینی، نیروهای حکومتی در جریان ربایش روژان کاظمی، با تعرض آشکار به حریم منزل باعث وحشت‌زدگی خواهر ٩ ساله وی شده‌اند.

بنابر گفته این شاهدان، تعرض به حریم این خانواده در حالی رخ داده که هیچیک از والدین در داخل منزل حضور نداشته‌اند.

از زمان ربایش روژان کاظمی تاکنون، علیرغم پیگیری خانواده هیچگونه اطلاعی از وضعیت وی در دسترس قرار نگرفته است و سرنوشت و محل نگهداریش نامعلوم است.

 

اعتراضات سراسری؛ فائزه عبدی پور به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شد


 فائزه عبدی پور، فعال صنفی دانشجویان، توسط دادگاه های انقلاب و کیفری در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری و ۲ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ مجازات قانون اسلامی، مجازات اشد یعنی ۴ سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شورای صنفی دانشجویان کشور، فائزه عبدی پور، فعال صنفی دانشجویان، در مجموع به ۷ سال حبس محکوم شد.

بر اساس این حکم که اخیرا توسط دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری صادر و به وکیل مدافع وی، رمضان حاجی مشهدی ابلاغ شده، خانم عبدی پور از بابت اتهام “اغوا و تحریک به کشتار و جنگ علیه امنیت ملی” به ۴ سال حبس، از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال و از بابت اتهام “نشر اکاذیب” به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است.

در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ مجازات قانون اسلامی، مجازات اشد یعنی ۴ سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

فائزه عبدی پور، در روز سه شنبه ۱ آذرماه، در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

وی نهایتا روز پنجشنبه ۱۵ دی ماه، با تودیع قرار، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان امیرآباد گرگان آزاد شد.

این فعال دانشجویی پیش از این نیز بواسطه فعالیت خود، سابقه بازداشت و احضار دارد.

۱۴۰۱ دی ۱۷, شنبه

عدم رسیدگی پزشکی؛ گزارشی از آخرین وضعیت سامان یاسین در زندان رجایی شهر کرج


 سامان صیدی (یاسین) از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری که در زندان رجایی شهر کرج بسر میبرد، علیرغم تایید پزشک معالج مبنی بر آسیب دیدگی از ناحیه بینی از رسیدگی پزشکی مناسب و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالا حقوق بشر در ایران، سامان صیدی (یاسین) از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری،در زندان رجایی شهر کرج از رسیدگی مناسب پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.

 

یک منبع مطلع در خصوص وضعیت وی به گزارشگر هرانا گفت: “سامان صیدی در دوران بازجویی تحت فشار ماموران جهت اخذ اعتراف اجباری قرار گرفته است به طوریکه یکی از بازجوها خودکاری را در حفره چپ بینی او فرو کرده و این امر سبب آسیب جدی و شکستی بینی‌اش شده است. آقای صیدی شب ها مرتب دچار خون دماغ میشود و نمیتواند از طریق بینی نفس بکشد. همچنین، علیرغم عکسبردای و تایید پزشک معالج مبنی بر شکستگی از ناحیه بینی از انتقال وی به مراکز درمانی جلوگیری میشود.”

سامان صیدی (یاسین) در تاریخ ۱۰ مهرماه در جریان اعتراضات سراسری در تهران بازداشت شد. جلسه دادگاه رسیدگی وی در تاریخ ۷ آبان ماه، از بابت اتهاماتی چون “محاربه، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم و اقدام علیه امنیت ملی” در دادگاه عمومی و انقلاب تهران برگزار و به اعدام محکوم شد. اخیرا این حکم در دیوان عالی کشور نقض شده و پرونده وی جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده شد.

۱۴۰۱ دی ۱۲, دوشنبه

تفهیم اتهام محاربه به دو تن از شهروندان بازداشتی در رشت


 امید بهرامی گور ماسوله و رحمت نوروزی شهروندان ساکن بخش خشکبیجار شهرستان رشت که پیشتر در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شده بودند، با اتهام محاربه مواجه شده اند. اتهامی که می تواند به صدور حکم اعدام برای آنها منتهی شود.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امید بهرامی گورماسوله و رحمت نوروزی به محاربه متهم شده اند.

 

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “امید و رحمت در جریان اعتراضات مردمی، به دلیل آنچه که در پرونده آنها آتش زدن پایگاه بسیج عنوان شده، به اتهاماتی از قبیل محاربه متهم شدند. تنها مستندات پرونده علیه این شهروندان اعترافات اجباری اخذ شده از آنها در مراحل بازجویی بوده است.

این منبع مطلع افزود: “مراجع قضایی و امنیتی مدعی شدند که فیلم ارتکاب به جرم این دو شهروند را داشته و بررسی کردند.»

به گفته این منبع مطلع “در معدود ملاقاتی که امید بهرامی با خانواده خود داشته است گفته است مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تحت فشار ناچار به امضای دهها صفحه اعترافات یا اظهارات خلاف واقع شده است.”

طی چندماه اخیر، برخی از شهروندان در ارتباط با اعتراضات سراسری با اتهاماتی از قبیل محاربه و یا افساد فی الارض مواجه شده اند؛ اتهاماتی که صدور حکم اعدام را برای برخی از آنها در پی داشته و یا می تواند به صدور این حکم منتهی شود.

هرانا در روزهای اخیر طی گزارشی به معرفی تعدادی از معترضان محکوم به اعدام و یا در معرض خطر دریافت حکم اعدام پرداخته بود.

زندان کچویی کرج؛ آرمیتا عباسی دست به اعتصاب زد


 دوشنبه ۱۲ دی ماه، آرمیتا عباسی، از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر، در زندان کچویی کرج، دست به اعتصاب زد.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۱، آرمیتا عباسی، از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر، در زندان کچویی کرج، دست به اعتصاب زد.مادر خانم عباسی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود نوشت: “امروز، آرمیتا به علت عدم رسیدگی به پرونده و طولانی شدن دوره بازداشتش، در زندان کچویی کرج، دست به اعتصاب غذا زده است.”

 

اوایل مهرماه امسال، آرمیتا عباسی در رابطه با اعتراضات سراسری در کرج توسط نیروهای امنیتی بازداشت و سپس به زندان کچویی کرج منتقل شد.

گفته می شود که بازداشت خانم عباسی در پی انتشار مطالبی در فضای مجازی صورت گرفته است.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروند بازداشتی، روز پنجشنبه ۶ بهمن ماه برگزار خواهد شد.

 

۱۴۰۱ دی ۱۱, یکشنبه

حمایت دانشجویان از استادانی که به دلیل همراهی با اعتراض‌ها تحت فشار قرار گرفته‌اند


 گزارش‌ها حاکی است که چند استاد دانشگاه در ایران به دلیل حمایت از خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی، تحت فشارهایی چون قطع حقوق خود قرار گرفته‌اند.

بر اساس گزارش منابع دانشجویی، آذین موحد دانشیار و عضو رسمی هیات علمی گروه موسیقی دانشگاه تهران، امیر قادر امرزی و استاد دانشکده ریاضی دانشگاه تهران از جمله این استادان هستند.

موحد دانشیار در حساب شخصی اینستاگرام خود قطع حقوقش از سوی دانشگاه تهران را تایید و دلیل آن را حمایتش از اعتراضات دانشجویی اعلام کرد.

او نوشت: «ظاهرا مسئولان دانشگاه تهران در خلال این سال‌ها متوجه نشده‌اند کسی که برای حفظ ساحت دانشگاه و صیانت از حقوق دانشجو و اعتلای فرهنگ و هنر در میهنش از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کند و در راه حق‌طلبی، حقیقت‌گویی و مبارزه با روندهای اداری، استخدامی، آموزشی و فرهنگی مخرب و فاسد همیشه پیش‌قدم بوده، با قطع حقوق آن هم در شرایطی که هموطنانش هزینه‌های سهمگین و دردآوری را در راه دستیابی به مطالبات ملی متحمل می‌شوند، مرعوب نخواهد شد.»

او افزود این برای اولین بار نیست که مسئولین دانشگاه «با این رویه چراغ خاموش به چنین اقدامی غیرقانونی دست می‌زنند» و حقوق او را قطع می‌کنند.

به گفته این استاد دانشگاه، در سال ۱۳۷۶ نیز که سه سال بیشتر از استخدامش نمی‌گذشت، به بهانه واهی «روش آموزش غربی» حقوق او هفت ماه قطع شد و همچنین در سال ۱۳۸۰ که برای دوره فوق دکترا به دانشگاه هاروارد می‌رفت با رد درخواستش برای فرصت مطالعاتی، یک سال رابطه او و دانشگاه را قطع کردند.

همزمان با سرکوب دانشجویان معترض، حکومت سرکوب استادان دانشگاه حامی دانشجویان معترض را نیز آغاز کرد.

به عنوان نمونه، در استان کردستان محمدصدیق امیری، استاد و عضو هیات علمی گروه حسابداری دانشگاه آزاد سنندج روز ۱۶ آذر از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.

همچنین زهرا خشک‌جان استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان به دلیل عدم برگزاری کلاس‌ در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر، به کمیته‌ تخلفات اعضای هیات علمی احضار شد و هم اکنون از ورود به دانشگاه و برگزاری کلاس‌ها منع شده است.

ابوالفضل شایان مدیر گروه رشته تربیت بدنی دانشگاه جهرم نیز با حکم تعلیق به تاریخ ۱۱ آبان، از حضور در دانشگاه و هرگونه فعالیت آموزشی منع شد.

اما فشار بر استادان دانشگاه موجی از اعتراض را در میان دانشجویان برانگیخته است.

روز شنبه دهم دی، دانشجویان در اعتراض به قطع حقوق آذین موحد و دیگر اساتید دانشگاه به دلیل حمایت از دانشجویان، در دانشکده موسیقی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصن کردند.

شعار «استاد پشت دانشجو، دانشجو پشت استاد» از جمله شعارهای دانشجویان در این تحصن بود.

همزمان روز شنبه دانشجویان دانشکده ریاضی تهران با حضور حداکثری در کلاس درس امیر قادر امرزی، از او حمایت کردند.

دانشجویان آنچه را «ایجاد رعب و وحشت در سایر اساتید» از طریق قطع حقوق این استاد خواندند، محکوم کردند.

چند روز پیش نیز دانشجویان دانشگاه شریف در اعتراض به احضار علی شریفی زارچی، استاد این دانشگاه به وزارت اطلاعات، در لابی دانشکده مهندسی کامپیوتر تحصن کردند.

شریفی‌زارچی از ابتدای اعتراضات دانشجویی در خیزش انقلابی پیگیر دانشجویان بازداشتی بود.

همچنین پیشتر در دانشگاه شهید بهشتی، دانشجوان به تعلیق محمد راغب، استاد دانشکده ادبیات این دانشگاه اعتراض کرده بودند.

تداوم بازداشت نازی حبیبی در زندان قرچک ورامین !


 نازی (فاطمه) حبیبی، گرافیست و بازیگر تئاتر، علیرغم گذشت ۳۷ روز از زمان دستگیری، کماکان در زندان قرچک ورامین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز شنبه ۱۰ دیماه ۱۴۰۱، نازی (فاطمه) حبیبی کماکان در بازداشت بسر میبرد.
یک منبع مطلع در خصوص این شهروند به هرانا گفت: “مسئولان قضایی به رغم وعده آزادی موقت به قید وثیقه و تامین وثیقه از طرف خانواده، تاکنون از آزادی خانم حبیبی خودداری کرده‌اند. وی از دسترسی به وکیل انتخابی محروم است. همچنین او برای پذیرفتن اتهامات واهی و اعتراف اجباری تحت فشار نیروهای امنیتی قرار داشته است.”

تا لحظه تنظیم این گزارش، از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

نازی (فاطمه) حبیبی، گرافیست و بازیگر تئاتر روز پنجشنبه ۳ آذرماه، در یکی از خیابان تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

پیشتر یک منبع مطلع از عدم دسترسی خانم حبیبی به داروهای مورد نیازش خبر داده بود.
ر رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱

بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

تداوم بلاتکلیفی عادل گرگیج شهروند بلوچ‌ در بند ۹ زندان مرکزی زاهدان

  عادل گرگیج شهروند بلوچ و از بازداشتیان اعتراضات زاهدان که در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای اطلاعات بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفته بود، همچن...